اين روزها...
اين روزا سر مامان خانوم خيلي شلوغه!!! هم خاله جون اومده و هم كارهاي دانشگاهش زياده! از يك طرف هم ماه رمضان نزديكه و كلي كار رو سرمون ريخته!!! و اما گل پسر ما كه اين روزا ددري شده و هرروز حتما بايد يه سر به دردر بزنه! سعي ميكنه حرف بزنه و تا حدودي هم موفق شده .گاها كلمات رو واضح بيان ميكنه ولي تكرار نميكنه! سرعت چاردست و پا رفتنش هم زياد شده واقعا اخرشب ديگه نايي براي من نميمونه!!! دندون نيشش هم داره در مياد و پسر گلم با همه دردش داره تحمل ميكنه و همچنان به شلوغ كاريهاش مشغوله! قبلا به تلويزيون توجهي نداشت ولي اين روزا با مادرجونش صبحها ميشينه و گندم رو نگاه ميكنه! عاشق جيمبلو شده!!! خلاصه كه اميرعلي داره بزرگ ميشه و گاها دلم مي...
نویسنده :
مامان خانوم
12:11